معنی جان در بوردن - جستجوی لغت در جدول جو
جان در بوردن
از خطر گذشتن
ادامه...
از خطر گذشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر جان در بردن
جان در بردن
جان دَر بُردَن
کنایه از زنده ماندن، نجات یافتن، از مهلکه گریختن، از خطر رهایی یافتن، جان به در بردن
ادامه...
کنایه از زنده ماندن، نجات یافتن، از مهلکه گریختن، از خطر رهایی یافتن، جان به در بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر جان بدر بردن
جان بدر بردن
نجات یافتن
ادامه...
نجات یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
جان در بردن
مردن، به سر رفتن حوصله، به تنگ آمدن
ادامه...
مردن، به سر رفتن حوصله، به تنگ آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی